کد مطلب:41759 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136

این من بودم











پیامبر گرامی در حالی جان به جان آفرین تسلیم كرد كه سر بر سیه من داشت. او در دستهایم جان سپرد، دستم را (به منظور تیمّن و تبرّك) بر چهره خویش كشیدم. این من بودم كه او را غسل دادم و فرشتگان یاریم كردند.

فقدان رسول گرامی در و دیوار را به شیون آورد و آشنا و بیگانه را به ماتم نشاند. فرشتگان دسته دسته در رفت و آمد بودند. و گوش من حتی برای لحظه ای از سر و صدای وردها و دعاهای آنها آسوده نبود. و این وضع همچنان تا لحظه ای كه آن حضرت را به خاك سپردم ادامه داشت. پس آیا چه كسی سزاوارتر از من به رسول خدا در حیات و ممات است؟!

قال امیرالمومنین (ع):... و لقد قبض رسول الله و ان راسه لعلی صدری و قد سالت نفسه فی كفی فامردتها علی وجهی و لقد ولیت غسله و لاملائكه اعوانی فضجت الدار و الافنیه ملا یهبط و مال یعرج و ما فارقت سمعی هیمه منهم یصلن علیه حتی و اریناه فی ضریحه، فمن ذا احق به منی حیا و میتا؟![1] .

[صفحه 282]



صفحه 282.





    1. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فیض الاسلام، خطبه 188.